با سخنان وزیر کار به یاد شعب ابیطالب میافتم!
تاریخ انتشار: ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۶۶۲۶۱۰
اعتماد نوشت: روز گذشته فیلمی از صحبتهای وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی منتشر شد که در آن صولت مرتضوی در حین بازدید از یکی از کارخانههای تولیدی به مناسبت روز کارگر به سوالات گزارشگر صدا و سیما هم پاسخ میداد، اما یکی از پاسخهایی که او داد، تلخ و تاملبرانگیز بود. گزارشگر از وزیر کار میپرسد: خودتان تا به حال کارگری کردهاید؟
مرتضوی پاسخ میدهد: من اصلا خودم کارگر زادهام، هر کاری بگویید انجام میدهم، بیل دست من بدهید دست دیگران هم بدهید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وزیر کار میگوید: واقعا سخت است، اما با قناعت میتوان ساخت و پس از آن خبرنگار میگوید: شما خودتان میتوانید؟ مرتضوی میگوید: من در طول عمرم با حقوقم زندگی کردهام البته آدمها با هم فرق میکنند و خانواده من کم توقع هستند. مرتضوی در پاسخ به این پرسش که آیا به دنبال این هستید که معیشت و سفره کارگران را رنگینتر کنید هم میگوید: حتما، این رقمی که اعلام شده رقم حداقلی است یعنی حداقل حقوق باید ۲۷ درصد اضافه شود و اگر کارگری توانمندیهای بیشتری دارد قدرت چانهزنی بیشتری هم با کارفرما دارد و اگر کارفرمایی میخواهد بیشتر از حقوق مصوب پرداخت کند و پاداش بدهد نوش جانشان محدودیتی وجود ندارد، از ۲۷ درصد کمتر نباید حقوق بدهند، اما از این میزان بیشتر بدهند که مانعی ندارد.
در فرهنگ لغات دهخدا، واژه «قناعت» به معنی خرسندی، رضا به قسمت، بسنده کردن، راضی شدن به اندک چیز و به قسمت خود است. با توجه به معنای این واژه، آیا منظور آقای وزیر از «کارگران قناعت کنند» این است که «باید به همان چیزی که دارند، راضی باشند؟» این روزها شنیده میشود که برای بسیاری از کارها و مشاغل، کارگری وجود ندارد. آمارهای اشتغال هم نشان میدهد که بسیاری از افراد جویای کار، نتوانستهاند شغلی پیدا کنند و از بازار خارج شدهاند. در شرایطی که سبد معیشت یک خانوار چهار نفره، دو ماه از سال ۱۴۰۲ نگذشته به بیش از ۱۵ میلیون تومان رسیده، این سوال مطرح میشود که چگونه میشود با حداقل حقوق کمتر از ۸ میلیون تومانی با اجارهخانههای کمرشکن و هزینههای بالای زندگی مخصوصا در کلانشهرها به چیزی باید «قانع» بود؟
نمیتوان همیشه مردم را به قناعت تشویق کردمصطفی شریف، عضو هیات علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی در واکنش به این سخنان وزیر کار و تشویق کارگران به «قناعت» میگوید: بنده با این سخنان وزیر کار به یاد شعب ابیطالب میافتم؛ هر چند یک زمانی اقتضا میکرد که در زمان جنگ آنگونه عمل شود و مردم در آن زمان قناعت را پیش گیرند، اما باید این را هم در نظر گرفت که نمیتوان همیشه در شعب ابیطالب باقی ماند و در تاریخ هم آمده مسلمانان پس از یک مدت کوتاهی از شعب ابیطالب بیرون آمده و جامعه را تغییر دادند.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه نمیتوان همیشه مردم را به قناعت تشویق کرد، گفت: این موضوع که اصلا شدنی نیست، پس چه زمانی قرار است جامعه به یک توسعه و پیشرفت مناسب دست پیدا کند و به وضعیت مناسبی برسد؟ بالاخره باید فکری به حال قشر زحمتکش جامعه مانند کارگران، معلمان و بازنشستگان و... بشود پس چه زمانی باید این اقشار بهتر زندگی کنند؟
دستمزدها اصلا تناسبی با میزان تورم موجود نداردشریف در مورد میزان دستمزدها تصریح کرد: دستمزدها اصلا تناسبی با میزان تورم موجود در جامعه ندارد، قوانینی هم که در سالهای گذشته وضع شده حکم کرده که بازنشستگان ۹۰ درصد میزان حقوق شاغلان را دریافت کنند، اما امروز شاهد آنیم که اصلا معادلسازی نمیشود و به نظر میرسد با این نوع برخوردها جامعه را به ذلت کشاندهاند.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه برخی مواقع با دیدن بازنشستگان اشک در چشمانم حلقه میزند، افزود: این افراد با داشتن فرزند و نوه و مشکلات خاص ایام کهولت و نیازمندیشان به دارو و درمان و نرخهای سرسامآور چگونه قرار است با این میزان درآمد سر کنند؟ او گفت: معیشت مردم اصل است و سایر موضوعات باید حول و حوش معیشت آنها باشد و این دستمزدها اصلا با تورمهای به وجود آمده تناسبی ندارند.
خبرنگاران چگونه با اینگونه پاسخها برخورد میکنند؟آلبرت بغوزیان، اقتصاددان هم در این باره به «اعتماد» گفت: وزیر کار باید راهکارهای قناعت را هم پیشنهاد میداد، اما سوالی که مطرح میشود، این است که چطور باید زندگی کرد؟ این اقتصاددان گفت: وزیر کار بیشتر مسوولیت بخش اشتغال را دارد و اگر او در خصوص دستمزدها صاحبنظر است سایر وزارتخانهها هم در مورد کنترل قیمتها دخیل هستند و اگر قرار باشد میزان تورم در محدوده ۲۵ و ۳۰ درصد هم باقی بماند باز هم با این میزان افزایش دستمزدها تنها به معنی کوچکتر شدن سفرههای مردم است و باید باز هم مردم را به قناعت تشویق کنند. برای من هم جالب است که خبرنگاران چگونه با اینگونه پاسخها برخورد میکنند.
این کارشناس اقتصادی در مورد افزایش ۲۷ درصدی دستمزدها برای سال ۱۴۰۲ نیز خاطرنشان کرد: ۲۷ درصد رشد به این معنی است که بهطور متوسط برای سال قبل این میزان به حقوق پایه اضافه شده و به معنی این است که تورم سال قبل را جبران کرده و نه سال جدید را، اما میزان تورمی که بر اساس منابع رسمی ۴۵ درصد بوده به این معنی است که باز هم به اندازه ۱۸ درصد از تورم عقب است.
تورم قشر ضعیف بیشتر از قشر مرفه استبغوزیان گفت: میزان تورم قشر ضعیف که در آن مواد غذایی و اجاره مسکن و کالای اساسی وجود دارد به مراتب بیشتر از تورم در دهکهای بالای جامعه است ضمن آنکه این افراد ضعیف دارایی هم ندارند تا داراییشان ۴۵ درصد رشد کرده باشد بنابراین تورم باعث افت قدرت خرید این افراد میشود و افزایش دستمزدها هم معمولا بعد از یکسال صورت میگیرد و باید هر سال برای آن تصمیمگیری شود.
او ادامه داد: در دهکهای بالای جامعه هزینههایی در خصوص سفرهای خارجی و خرید ملک و ... مطرح است، اما در مورد دهکهای پایین جامعه موضوع رشد تورم در مورد اجاره مسکن و خرید مواد غذایی و حمل و نقل عمومی و... مطرح میشود و به این افراد فشار بیشتری هم میآید.
این اقتصاددان ادامه داد: یک کاسب یا یک تکنیسین بلافاصله در ابتدای سال میزان دستمزدش را بالا میبرد و تورم را جبران میکند، اما افزایش حقوق کارگران و کارمندان برای جبران سال قبل است. او تصریح کرد: در محاسبات تورمی که یک شاخص برای رشد قیمتهاست معمولا ۳۳۰ قلم کالا مورد ارزیابی قرار میگیرد و نسبت به سال قبل بررسی میشود و متوسط رشد قیمتها بر اساس این ضرایب اعلام میشود و تورم سبد معیشتی برای همه دهکها یکسان است.
منبع: فرارو
کلیدواژه: حقوق کارگری شعب ابی طالب میزان تورم دستمزد ها وزیر کار سال قبل ۲۷ درصد دهک ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۶۶۲۶۱۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چند حقیقت درباره نادر طالبزاده
دوست قدیمیاش سلیم غفوری میگوید که بزرگترین آرزویش این بود روزی را ببیند رژیم صهیونیستی در این دنیا نیست و این روزها همه دنیا پرچم مبارزه و مقابله با اسرائیل را به اهتزاز درآوردهاند، جایش بیشتر از هر زمانی دیگر، خالی است. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، نهم اردیبهشتماه سال 1401 روزی که همه جهان فریاد مرگ بر اسرائیل سر میدادند خبر درگذشت یک متفکر و پژوهشگر رسانه به گوش رسید. آن روز، روز قدس بود و نادر طالبزاده برای همیشه چشم از جهان فروبست. مردی که با همه سختیها و پیچیدگیها کنفرانس افق نو را راه انداخت.
سالها دبیری جشنواره فیلم عمار را برعهده داشت و به کارگردانی سریال «بشارت منجی» هم شناخته میشود. ساخت چندین مستند و البته اجرای برنامه «عصر» شبکه افق تنها گوشهای از فعالیتهای اوست، نادر طالبزاده را بیش از هرچیزی با فعالیتهای انقلابیاش میشناسیم؛ در حالی که از 16 تا 26 سالگی در آمریکا زندگی میکرد همزمان با وقوع انقلاب به کشور بازگشت تا صدای آن باشد، خط او، خط انقلاب بود.
همانجا که سخنان امام خمینی (ره) را از مطبوعات درست چندماه قبل از عزیمتشان به پاریس پیگیری میکرد و در خاطراتش عنوان کرد که از این سخنان بسیار متأثر شده است. کارگردانی که معتقد بود به هیچ جبههای جز انقلاب تعلق ندارد، خودش میگوید «من در آمریکا مشاهداتی داشتم که بعدها خیلی به دردم خورد» همین هم شد بعدها هم در قالب جشنواره «عمار» و هم کنفرانس افق نو ابعادی تازه از این کشور را هویدا کرد.
طالبزاده اما نقشی در ماندگاری حوادث تسخیر لانه جاسوسی را هم دارد، او که در سالهای اخیر به واسطه فعالیتهای ضد استکباریاش در لیست تحریمهای آمریکا هم قرار گرفت، از اولین کسانی بود که در قالب تیم مستندسازی در صحنه تسخیر سفارت آمریکا حاضر شد و وقایع آن روزگاران را ثبت و ضبط کرد، ساخت همین مستند هم سرآغاز همکاری او با صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران شد.
حقیقتی که نادر طالبزاده از داود میرباقری گفت/ نخستین سالگرد درگذشت مبدعِ برنامه زنده تلویزیونی + فیلمبرنامه «عصر» را میتوان یکی از مهمترینهای فعالیتهای او در بستر تلویزیون محسوب کرد، برنامهای که پلی ارتباطی و البته حلقهای برای گردآوری چهرههای استکباریستیز بود، همان هدفی که نادر طالبزاده دنبالش میکرد. طالبزاده البته همین هدف را در کنفرانس افق نو هم پیگیری کرد، همایشی که ابتدا با عنوان «هالیوودیسم» آغاز به کار کرد اما بعدها با تغییر نام چهرههایی از کشورهای مختلف جهان را به خود دید.
اما به مناسبت سالروز درگذشت او نگاهی به چند حقیقت از این متفکر انقلابی داریم که سیدسلیم غفوری قائممقامِ این روزهای معاونت سیما و مدیر سالهای نه چندان دور شبکه مستند و افق سیما آنها را بازگو کرد.
غفوری از این نکته آغاز کرد: اگر بخواهم درباره حاج نادر در یک جمله بگویم او در هر زمانی پیشتاز عرصه رسانه بود. با فهم درست از نیاز آن مقطع، واردِ فضای رسانه میشد. وقتی به زمانِجنگ او نگاه کنیم ساخت مستندهای دوران دفاعمقدس را با شکل و شمایلی درست پیش میبرد. اگر به روایت مظلومیت مردم بوسنی رسید که در مقطعِ خودش بهترین کار بود، «خنجر و شقایق» را ساخت. کارهای مختلفی که در حوزه مقاومت در دستور کار قرار داد مثل مجموعه «عصر انتظار» و مجموعه «نسل فراموش شده» که راجع به اردوگاههای فلسطینیها بود جزو کارهایی است که هنوز هم ماندگارند و دربارهشان میتوان ساعتها صحبت کرد.
این مدیر در تلویزیون از وجوه متمایز برنامهسازی نادر طالبزاده گفت؛ «مهمترین نکتهای که طالبزاده در عرصه برنامهسازی داشت فهم کامل نسبت به موضوعی بود که در دستورِ کار خودش قرار میداد. بنابراین دست روی نقاطی میگذاشتند شاید برای خیلی از افراد، این نقاط مکشوف نبود و پنهان مانده است. نقاط پنهان را میآوردند و روی آن ذرهبین میگذاشتند و آن نقاط پنهان را برجسته میکردند. در تلاش بودند خودشان را تسلیمِ جریان غالب رسانهای نکنند؛ واقعاً اگر در یک موضوعی به چیزی میرسیدند و میآمدند خیلی آن را شجاعانه و با صراحت بیان میکردند.
در واقع وجوه تمایز او صراحت، فهم درست موضوع و تلاش برای کشف حقیقت بود. شما در مجموعه "خنجر و شقایق" این تفاوت و وجوه تمایز را میبینید. این فقط یک مستند جنگی صرف نیست و گزارش از نبرد جنگ در بوسنی نبود. "خنجر و شقایق" در پی کشف حقیقتی بود که در ظاهر و پوسته جنگ جریان داشت و این "خنجر و شقایق" را به عنوان اثری متفاوت خلق کرد.»
اما شاید نگاه صهیونیستستیزی و استکبارستیزیِ نادر طالبزاده در جای جایِ فعالیتهای فرهنگی و هنری او دیده شود؛ همانگونه سلیم غفوری به آن اشاره کرد: «او همیشه مهمترین دغدغهاش این بود آنچیزی که به عنوان صهیونیست جهانی شناخته میشود را معرفی کند. این خط را او در برنامه «راز» دنبال کرد و در کارهای دیگرِ او میتوان به وضوح مشاهدهاش کرد. در سریال «بشارت منجی» هم این نگاه دیده میشود.
طالبزاده در دوران جنگ برای مستندسازی دفاعمقدس از هیچ تلاشی دریغ نکرد و در طول 30 سال دیگر، عمرش را صرفِ مبارزه با صهیونیست کرد. نکته مهمی است که او در روزِ منتسب به مبارزه با صهیونیست و حمایت از مردم فلسطین، این دنیا را ترک کرد. به نظرم بزرگترین پیام فوت ایشان در روز قدس این است نادر طالبزاده قهرمان مبارزه با صهیونیست و اسرائیل بود. به نظرم این نکته نباید در هیچ مطلبی از طالبزاده، مغفول بماند. یا ماجرای تحریمِ او از سویِ آمریکاییها که بابتِ برپایی افق نو اتفاق افتاد. چرا که افق نو در پی افشای ماهیت صهیونیست جهانی بود و آنها متوجه شدند او خلاف جریان رسانهای مسلط بر جهان عمل میکند.»
او بزرگترین آرزوی طالبزاده را از بین رفتن رژیم صهیونیستی دانست و گفت: بزرگترین آرزویش این بود روزی را ببیند رژیم صهیونیستی در این دنیا نیست و رژیم صهیونیستی دچار زوال شده است. سالها برای مسئله افشای ماهیت جریان صهیونیستی در دنیا تلاش کرد. شاید به حق باید بگوییم ایشان سردار رسانهای مبارزه با صهیونیسم و سردار جبهه فرهنگی انقلاب بودند.
شاید یکی از حقایق دیگر زندگی او پرورش نیرو در فضای هنر و رسانه انقلاب باشد؛ به تعبیر غفوری، او در طول این سه دهه برای پرورش نیرو در فضای هنر و رسانه از هیچ تلاش و کوششی دریغ نکرد. آموزش به بچههای رسانهای خارج از کشور مثل دوستان لبنانی و افغانستانی تا داخل کشور که دورههای مختلفی برگزار کرد و ساعتها کارشان را میدید و راهنماییشان میکرد. برای رشد و آموزش بچههای رسانهای جبهه انقلاب واقعاً وقت میگذاشت. شاید یکی از بزرگترین کارهای او نسلی باشند که امروز در این عرصه فعالیتِ چشمگیری دارند و شاگردانِ نادر طالبزادهاند.
در سالروز درگذشت او شاید یادآوری این نکته جالب باشد؛ نادر طالبزاده بارها درباره غفلت نسبت به عدم ساخت فیلم، مستند و کارهای نمایشی درست درباره اهلبیت و فضایِ دینی گلایهها کرده بود؛ او همواره به نگاه جهانی و بینالمللی در این عرصه تأکید میکرد. "ما باید روایتهای دینی و مذهبیمان را چارچوب و ساختار بینالمللی ببخشیم و اصلاً نویسندگان و پژوهشگران این حوزه باید به این سمت و سو بروند تا دیگر عوالم جهانی هم به پاسخ پرسشها، ابهامات و نظریات دینیشان دست یابند."
و یک نکته جالب درباره راه افتادن گفتوگوی زنده در تلویزیون است؛ نادر طالبزاده در یکی از گفتوگوهایی که با خبرگزاری تسنیم داشت درباره سریالهای دینی تلویزیون به این نکته جالب اشاره کرد که گفتوگوی زنده را در تلویزیون راه انداخته است. او گفت: "یادم میآید به علی لاریجانی رئیس سازمان صداوسیما وقت پیشنهاد دادم صداوسیما برنامه گفتگوی زندهای ندارد و در حالی که تلویزیون کشورهای دیگر با گفتگوهای زنده انتقادی، سرپا بودند. خوشبختانه این پیشنهاد مورد قبول قرار گرفت و این کار از شبکه پنج شروع شد برنامهای تحت عنوان «شباهنگام» که کار سیاسی و جنگ نرم با من بود. البته ناگفته نماند که برخیها را هم میخواستیم همچون ازغدی که به واسطه این برنامه دیده شد، دیده شوند اما تلویزیون جلویشان را گرفت. آنقدر نمیشودهای سازمان زیاد شد که من به عنوان طراح برنامه ترجیح دادم استعفا بدهم."
انتهای پیام/